انتقاد از خود

سلام باز هم یه محرم دیگه گذشت و بعضی افراد توانستند خود را بیشتر به مولایشان نزدیکتر کنند و بعضی از افراد هم دورتر من قصد نداشتم دیگه از محرم بنویسم اما باز رفتاهایی را دیدم که نتوانستم از آنها به راحتی رد شوم . البته صحنه های زیبا هم کم نبود . اولین انتقاد: در روز عاشورا خیلی هیئت ها پراکنده بودن بهتر نیست تمام کسانی که قصد عزاداری دارند در یک جا جمع شوند و عزاداری کنند آن هم عزاداری درست نه علم کشی وچهلچراغ کشی که شب عاشورا جلو مسجدسیدها انجام دادند که بیشتر به شو فشن شباهت داشت تا عزاداری امام حسین و شب بعد در شب شام غریبان چقدرمن از این نسل جوان بدم امد نمیدونم امسال این چه رسمی بود که بین جوانهای اراکی باب شد که شمع در دست بگیرند و در خیابانها پرسه بزنند مخصوصا جلو امام زاده خاتون به خدا خجالت کشیدم وقتی این صحنه ها رو دیدم کسی برای شام قریبان نیامده بود همه برای نشون دادن خودشون آمده بودند و برای دختر بازی. اونجا بود که یه لحظه فکر کردم اگه امام حسین در بین ما بود ما هم مثل شمرامام رو به شهادت میرسوندیم یا نه؟